ز دست رفته ام آقا چرا نمی آیی غریب و خسته ام آقا چرا نمی آیی
چو مرده ای که اگر دفن ناشود در خاک کریه و بو گرفته ام آقا چرا نمی آیی
دگر مجال نفس نیست زیر ستر حجاب به تو امید بسته ام آقا چرا نمی آیی
به اتهام جنون نقل مجلس مردم ز خلق خسته ام آقا چرا نمی آیی
امیر قافله سالکان در ره حق رهی نرفته ام آقا چرا نمی آیی
بیا و دست ذلیلم به دست عزت گیر ز دست رفته ام آقا چرا نمی آیی
محسن محمدی - فروردین 1387